ترسهای دوران نامزدی
در جامعه مشاهده میکنیم و میشنویم که تعدادی از نامزدها در دوران نامزدی با مشکل روبهرو میشوند و این آشنایی ختم به ازدواج نمیشود. چنین شرایطی بیشتر برای خانمها و خانواده آنان ایجاد نگرانی میکند. از جمله دلایلی که خانمها و خانوادههای آنان برای ترس از نامزدی عنوان میکنند این است که نامزدی رسمیت ندارد، ممکن است پسر، دختر را رها کند و برود، حرف و سخن زیاد است، ممکن است به هم بخورد و... . اینگونه نگرانیها ریشه در فرهنگ و عرف ما دارد و ممکن است در فرهنگهای دیگر وجود نداشته باشد و یا به گونههای دیگری مطرح باشد.
به نظر میرسد ترس از نامزدی ریشه در چند تأکید فرهنگی و چند ترس فرهنگی دارد. این تأکیدها و ترسها به طبقات زیر تقسیم میشوند:
1. ترس از جدایی: ترس از جدایی مانند ترس از جراحی است. با ترس از جراحی و فرار از آن هیچ چیز درست نمیشود. جدایی خوب نیست اما گاهی اوقات لازم است و گاهی اوقات از آن چارهای نیست.
جدایی در زمان نامزدی هزینههای عاطفی، اقتصادی و اجتماعی بسیار کمتری نسبت به طلاق دارد به شرطی که اگر در دوره نامزدی تشخیص دادیم همسر آیندهمان انسان نادرستی است مسامحه نکنیم و با انکار مسئله به فکر پاککردن صورت مسئله نباشیم؛ بلکه به فکر حل مسئله باشیم در غیر این صورت زمانی که صاحب فرزند یا فرزندانی شدیم، دوباره همان مسئله با شدت بیشتری خود را نشان میدهد. در این موقع است که باید هزینه بیتوجی و مسامحه را چندین برابر بپردازیم. لذا میتوان نتیجه گرفت که ترسیدن از جدایی دردی را دوا نمیکند.
2. ترس از سوء استفاده جنسی: سوءاستفاده جنسی هنگامی است که شخصی مجبور یا فریفته به ارتباط جنسی شده باشد. در سوء استفاده جنسی «اجبار» یا «فریفتن» مشخص کننده آزار یا سوء استفاده است. دوران نامزدی چون تماسهای دختر و پسر بیشتر و نزدیکتر میشود، امکان تماس یا رابطه جنسی افزایش پیدا میکند و در صورتی که اجبار یا فریب باعث اینگونه روابط باشد، سوء استفاده رخ میدهد. «اجبار» در رابطه جنسی در موارد استثنایی ممکن است در زمان نامزدی وجود داشته باشد. در مواردی که مرد میترسد دختر را از دست بدهد یا این که دختر زمزمههای جدایی سر میدهد و مرد میترسد از این که نامزدی آنان به ازدواج ختم نشود؛ برای اینکه وی را مجبور به ازدواج کند، ممکن است به اجبار او را وادار به رابطه جنسی کند یا حتی به او تجاوز کند. تهدید و اجبار برای رابطه جنسی در موارد استثنایی در نامزدی میتواند وجود داشته باشد اما اجبار به رابطه جنسی یا تجاوز جنسی در همان موارد استثنایی هم، زمانی احتمال به وجود آمدن دارد که دختر، خواهان جدایی باشد. البته لازم به ذکر است، مردی که به هر دلیل تجاوز جنسی کند یا اقدام به تهدید و اجبار به رابطه جنسی کند مناسب ازدواج نیست.
در ازدواج، احتمال خطا و اشتباه یا حتی فریب وجود دارد. همانند هر عقد دیگری در عقد ازدواج نیز ما شاهد این مسائل هستیم و فلسفه وجودی نامزدی کاستن خطا و اشتباه یا فریب است نه این که بستری را برای خطا و اشتباه فراهم کنیم. در عقد قراردادهای مهم یا عقد خرید معمولا پیش قرارداد یا پیش فاکتور ارائه میشود و برای فسخ آن قرارداد یا خرید معمولا یک جریمهای رامشخص میکنند. نامزدی کارکرد یک پیش عقد دارد. نامزدی یک دوره پیش از عقد است که اگر دو طرف از همه جهت راضی بودند، وارد عقد رسمی میشوند و در صورتی که رضایت نداشتند وارد عقد ازدواج نمیشوند.
براساس مبانی تجربی، علمی، عرفی و فرهنگی، نبود رابطه جنسی در زمان نامزدی، توصیه میشود. نبود این رابطه کاملا بستگی به خود دختر و پسر و توانمندی آنان و شناخت و آگاهی آنان دارد و ما نباید نقش آنان را نادیده بگیریم. در صورتی که دختر و پسر آموزش دیده باشند و به نبود این رابطه در زمان نامزدی آگاهی داشته باشند، مسئولیت رابطه جنسی بر عهده آنان است. این حداقلی از مسئولیت است که برای یک دوره زمانی از رابطه جنسی پرهیز کنند تا بتوانند به قطعیت در تصمیمگیری برسند.
3. ترس از خطا و اشتباه: انسان نمیتواند از خطا و اشتباه مبرا باشد، اما میتواند میزان آن را به حداقل برساند. اشتباه و خطا لازمه رشد آدمی است. آگاهی، مهمترین ویژگی انسان است و آگاهی از خطا و اشتباه یکی از مهمترین انواع آگاهیهاست. پی بردن به خطا و آگاهی از آن گام اول است و پذیرفتن آن و قبول کردن آن گام دوم و مسئولیت اشتباه را برعهده گرفتن و هزینه اشتباه را پرداختن گام سوم است. از آنجا که خطا، هزینه زیادی برای انسانها در بردارد، تلاش میشود بر روی خطاها سرپوش گذاشته شود. خطا و اشتباه انکار میشود و به آن توجه نمیشود. بسیار اندک آنهایی که خطای خود را بپذیرند و از آنها کمتر، کسانی هستند که هزینه خطای خود را بپردازند و قبول مسئولیت کنند. به نظر میرسد یکی از دلایلی که برخی از افراد از نامزدی پرهیز میکنند، این باشد که نمیخواهند با اشتباه خود روبرو شوند. به نظر میرسد نمیخواهد باور کنند که ممکن است آنها نیز مرتکب اشتباه شوند و لازم است که در یک محدوده زمانی به این مسئله بیندیشند که آیا صحیح عمل کردهاند یا نه؟ آیا درست انتخاب کردهاند یا نه؟
4. ترس از فرصتها: هنگامی که فرصتی در اختیار داریم؛ مجبور به انتخاب هستیم و زمانی که از حق انتخاب خود بهره میبریم، لازم است که هزینههای انتخاب خود را بپردازیم. گاهی فرصتها برای ما اضطرابآور میشوند، چرا که ما را در برابر انتخابهای متعدد قرار میدهند و هر انتخاب، میتواند زندگی را دگرگون سازد. فرصت داشتن به انسان توانمندی و قدرت میدهد و بسیاری از افراد از قدرت و توانمندی میهراسند. وقتی دیگران برای ما تصمیم میگیرند، راحتتر هستیم. وقتی که فال و پیشگویی به فریاد ما میرسد، احساس خرسندی میکنیم. اینها یعنی اینکه نمیخواهیم حق انتخاب خود را به رسمیت بشناسیم و از فرصتی که در اختیارمان است، استفاده کنیم. به نظر میرسد دوست داریم اختیار و حق انتخاب خود را واگذار کنیم. نامزدی یک فرصت است؛ قدرت انتخاب و توانمندی ارزیابی را به نامزدها میدهد. اگر از فرصتها بترسیم احتمالا از نامزدی هم خواهیم ترسید.
5. ترس از عدم قطعیت: هنگامی که کاری قطعی نیست، انسان نگران است. نتیجه را نمیداند دچار اضطراب میشود. عدم قطعیت ایجاد اضطراب میکند. اما آیا باید همه اضطرابها برطرف شود؟ آیا همه نگرانیها نا بهجا است؟ زمانی که دو نفر نامزد هستند، ازدواج آنان قطعی نیست و این موجب نگرانی است. اما آیا تحمل این نگرانی، بهتر نیست؟ نگرانی میتواند ما را از مهلکهها و خطرات رهایی بخشد. نگرانی به ما اخطار میدهد و ما را هوشیار میکند. به نظر میرسد بهتر است با برخی از نگرانیها کنار بیاییم و آنها را تحمل کنیم، چرا که کارکرد مثبتی برای زندگی دارند. کمی نگرانی در دوره نامزدی میتواند ما را از نگرانیها و ترسهای زیادی در آینده رهایی بخشد.
عقد و پیمانهای آن
عقد فرایند بستن است. مراسمی که در جریان بستن پیمان یا قبول تعهدی اجرا میشود و آن شامل خواندن صیغه و اعلام پذیرش دو طرف در حضور شاهدان است. مانند مراسم ویژهای که به وسیله شخصیت مذهبی برای ازدواج زن و مردی انجام میشود. زن و مردی که با یکدیگر عقد ازدواج میبندند، قول و وعده ازدواج یا به عبارت دیگر نامزدی خود را استوار میکنند و با ازدواج کردن با یکدیگر پیوند برقرار میکنند و برای زندگی با هم عهد میبندند. بر خلاف تعریف نامزدی، تعریف عقد از نظر اکثریت مردم تعریف مشخص و واحدی است. هر چند برخی از افراد در سالهای اخیر دوران عقد را با دوران نامزدی اشتباه گرفتهاند، اما از نظر اکثر مردم دوران عقد به دورانی گفته میشود که با عقد ازدواج شروع میشود و با شروع زندگی مشترک پایان مییابد. عقد یک پیمان سهگانه است:
1. عقد شرعی: همان صیغه عقد دائم است که شرع مشخص کرده است و در واقع زن و مرد با نام خدا و با اجازه او پیمان میبندند.
2. عقد قانونی: همان ثبت رسمی ازدواج و پذیرش تعهدات قانونی و حقوقی ازدواج است.
3. عقد اجتماعی: منظور حضور خویشان و دوستان و جمعی از مردم در زمان عقد است. حضور جمعی از افراد به عنوان شاهدان جمعی، پیمان زن و مرد را وجهه اجتماعی میدهد. همان طور که ملاحظه میشود عقد ازدواج، یکی از پیمانهای بسیار محکم انسانی است، پیمانی دارای سه گونه تعهد، پیمانی که شرع، قانون و عرف را با هم میآمیزد.