1- اصل تحکیم و حفظ خانواده
خانواده یک واحد کوچک اجتماعی است که با پیمان ازدواج زن و مرد آغاز میشود و با به دنیا آمدن فرزندان توسعه و استحکام مییابد. از آنجا که استحکام خانواده در تحکیم جامعه انسانی اسلامی تأثیر مثبتی دارد، قرآن بهصورت ویژهای به تحکیم و ثبات خانواده عنایت کرده و کلیه اصول حاکم بر روابط خانواده را بر این اصل مبتنی نموده است. بدین معنا که قرآن خود بر آنچه که به تحکیم خانواده بینجامد، توجه ویژهای دارد و با هر آنچه که موجب تزلزل پایههای خانواده شود، به مبارزه برخاسته است. از مجموعه آیات قرآن میتوان نتیجه گرفت که قرآن حتی در زمانی که احکام حقوقی طلاق را بیان میکند، سعی بر حفظ تحکیم خانواده دارد و تا آنجا که امکان دارد شرایطی را برای طلاق تعیین کرده که در صورت بروز اختلافهای جزئی، زن و مرد نتوانند به راحتی از هم جدا شوند و این در حالیکه است که هیچ یک از این شرایط در نکاح منظور نشده است. قرآن برای تحکیم و حفظ حریم خانواده اصولی را بیان نموده که گاه از لابهلای احکام حقوقی قابل استخراج هستند و در مواردی به آنها تصریح نموده است.
2- اصل تقدم اخلاق بر حقوق
بنا به دیدگاه قرآن، طبیعت خانواده و نوع رابطه اعضای آن بهصورتی است که حقوق بهتنهایی قادر نیست این روابط را تنظیم نماید. آنچه که خانواده را اداره میکند، اخلاق است و حقوق بیان شده در این حوزه برای زمان اختلاف و رجوع به دادگاه است. زندگی که بر اساس حق من و تکلیف تو شکل بگیرد، نمیتواند دوام داشته باشد. طبیعت خانواده با این روشها سازگار نیست. اگر اخلاق نباشد، به زن و مرد این اجازه را میدهد که کارهایی را که واجب فقهی نیست یا انجام ندهند یا در مقابل، طلب اجر و مزد نمایند. زن میتواند در مقابل کارهای خانه، نگهداری و شیر دادن کودک، درخواست اجر و مزد نماید، و مرد نیز میتواند در مقابل بسیاری از خواستههای زن مخالفت کند و به این بهانه که وظیفهای ندارد، بسیاری از مخارج زندگی را بهعهده نگیرد. اخلاق بهجای این دستورات خشک، به تفاهم، مدارا و محبت، شفقت و احسان توصیه میکند. خانواده یک سازمان حقوقی نیست که صرفاً با رعایت قوانین حقوقی بتوان در آن ایجاد نظم کرد و خانوادهای با آرامش و ثبات داشت.
3- اصل ثبات و امنیت
قرآن برای استحکام، ثبات و امنیت خانواده، هم بر عوامل درونزا و هم بر عوامل برونزا تأکید دارد. از نظر قرآن، اساس تشکیل خانواده غریزه و جاذبه فطری است و اگر خانواده بر اساس گرایش طبیعی و تمایلات روحی ایجاد شود، بر بنیان استواری بنا گشته است. اما تشکیل خانواده تنها بر اساس رفع نیاز جنسی، فرزنددار شدن، ثروت و سایر تمتعات فقط در حد انگیزه اولیه مناسب است و نمیتوان ادامه زندگی را بر این اصل بنا نمود.
4- اصل تأمین نیازهای عاطفی (مودت و رحمت)
مهمترین عامل دوام و رشد خانواده روابط عاطفی و محبت بین اعضای آن است. خداوند متعال انسانها را طوری آفریده که در صورت تأمین نیازهای یکدیگر، رابطه عاطفی بین آنها قویتر میشود.
رعایت این روابط در خانواده و برپا داشتن زندگی بر اساس محبت و عشق بهویژه در روابط متقابل زوجین از دستورات مهم اسلام میباشد. بدین معنی که زنجیره اصلی حفظ خانواده عقد قرارداد نیست؛ بلکه عشق است، که تا حدی هدف از ازدواج را در آن دانسته است.
محبت در آرامش زندگی تأثیر بسزایی دارد و قرآن به آن اهمیت فراوانی داده است، تا آنجا که محبت مردم نسبت به شخصی را نوعی پاداش دنیوی به اهل ایمان و صالحان میداند.
رفتار محبتآمیز همسران با یکدیگر موجب آرامش خانواده و سلامتی روح و روان فرزندان خواهد شد و فرزندان بهنوبه خود از محیط خانه فراتر رفته، جامعه را نیز تحت تأثیر قرار خواهند داد. از سوی دیگر، آرامش باعث رشد اعضای خانواده شده، استعدادهای خفته آنها را بیدار خواهد نمود.
5- اصل کرامت انسانی
کرامت در برابر دنائت و پستی است و کریم کسی است که از نزاهت و فضیلت و بزرگی برخوردار است. کرامت نفس، محور اصلی اخلاق اسلامی است و اصالت دارد؛ یعنی نقطه اتکاء پرورشهای اخلاقی، بزرگواری و کرامت نفس است و حریم آن نباید به واسطه دیگر دستورات شکسته شود.
6- اصل عدالت (موازنه حق و تکلیف)
اصل عدالت بهعنوان امری ذاتی و تکوینی و خارج از قوانین قراردادی مطرح میباشد و هیچ ابهامی در این قضیه وجود ندارد که باید عدالت را رعایت نمود. اساس و شالوده همه احکام و اصول دین اسلام، عدل و رعایت عدالت است بهطوریکه هر تفسیر دین که به بیعدالتی منجر شود، قطعاً برداشت درستی از دین نیست. در آیات بسیاری موضوع عدالت بهطور مستقیم مورد توجه قرار گرفته و بهعنوان هدف رسالت پیامبران معرفی شده است.
عدالت چه در زندگی اجتماعی و چه در خانواده از جمله اصولی است که همه مکاتب حقوقی و اخلاقی به آن توجه نمودهاند؛ اما آنچه مورد اختلاف است تعیین مصادیق عدل و ظلم است. اصل عدالت مانند اصل علیت یک اصل بدیهی است؛ ولی مصادیق آن را باید در جای دیگری شناسایی کرد. با توجه به گزارههای قرآنی میتوان معنای موردنظر نظام اسلامی را درباره عدل تبیین نمود.
7- اصل مصلحت
کرامت و عدالت مطلق، غایتهایی آرمانی است، ولی این دو در مقام اجرا در برابر موانع و چالشهایی قرار میگیرند که نوبت به صلح و سازش و مصلحت اندیشی میرسد. همچنین احکام اسلامی همه بر پایه عدالت بنا شده است؛ اما همانگونه که قبلاً گفته شد، مصلحت اندیشی در احکام اسلامی چه در مقام تکوین، چه در مقام تشریع، و چه در مقام اجرا به وضوح قابل مشاهده است و با توجه به تأکید قرآن مبنی بر حفظ حریم خانواده، مصلحت اندیشی در این حوزه نیز دیده میشود.
8- اصل کفویت یا همسانی
از دیگر عواملی که اسلام در شکلگیری خانواده مؤثر میداند، کفویت و همتایی است. معیار همسانی میان زن و شوهر در بسیاری از جوامع قاعدهای پذیرفته شده است؛ ولی معیار و محک آن متفاوت میباشد. ممکن است در جامعهای همسانی و کفویت را در مسائل جسمانی یا طبیعی از قبیل قد، وزن و سن بدانند و در جامعهای دیگر در ویژگیهای دیگری از قبیل نژاد، طبقات اجتماعی و تحصیلات بدانند. کفویت موردنظر قرآن شامل مسائل اعتقادی، فرهنگی و سپس شخصیت اجتماعی و شؤون خانوادگی میباشد.
9- اصل مشاوره
در فضای آرام خانواده، گاه مشکلات و اختلافهایی پیش میآید که در صورت ادامه آنها پایههای مهر و محبت فرو خواهد ریخت. یعنی عواطف حاکم بر خانواده نمیتواند با همه قدرتش از بروز این مشکلات و اختلافها جلوگیری نماید. از اینرو قرآن اصول و راههای دیگری برای حل این اختلافات و جلوگیری از متلاشی شدن خانوادهها طرح نموده است. یکی از این راهها همفکری و مشورت در مسائل خانوادگی است.
از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است، لازمه چنین زندگی همکاری و همفکری افراد با یکدیگر است. کسی را باید طرف مشورت قرار داد که در آن زمینه آشنایی خوبی داشته باشد. بههمین دلیل قرآن در مسائل خانوادگی طرف مشورت پدر را مادر یا برعکس معرفی مینماید. قرآن بهعنوان نمونه مسأله تغذیه کودک شیرخوار توسط مادر یا سپردن به دایه را مطرح نموده و راه حل صحیح را در مشورت پدر و مادر میداند.
10- اصل عفاف
عفاف نیرویی درونی است که انسانها در خود تقویت میکنند تا در مقابل عواملی که آنها را به سوی افراط در ارضای غریزههای مختلف میکشانند، هرچه بیشتر خویشتن داری کنند. قرآن یکی از ویژگیهای انسان مؤمن را عفت میداند که این ویژگی موجب استحکام خانواده میشود.
عفت، انسان را در اعمال تمایلات جنسی تعدیل میکند و انسان را از پلیدیهای شهوت مصون میدارد. تمایلات جنسی انگیزه مهم برای ازدواج و تشکیل نهاد مقدس خانواده است. در حالیکه این غریزه گاهی میتواند به یک تهدید برای سلامت جامعه انسانی تبدیل شود. بدون تردید این غریزه باید ارضاء شود و هر انسانی به حکم قانون اجتناب ناپذیر خلقت موظف است این خواهش طبیعی را اعمال نماید. در واقع باید شهوت در اختیار انسان باشد، نه انسان دربند شهوت.
11- اصل تعلیم و تربیت
تربیت صحیح کودک اولین و اساسیترین پایه سعادت فردی و اجتماعی است. این مسئولیت خطیر در درجه اول بهعهده پدر و مادر است. اسلام آنها را موظف به انجام این کار میداند و بهعنوان تکلیف پدر و مادر، و حق فرزند به آن مینگرد.
قرآن پدر را مسئول و متعهد میداند تا هم به فکر نجات خود و هم نجات فرزندان و خانوادهاش از آتش جهنم باشد. بدون شک همانگونه که تغذیه، لباس و نفقه فرزندان در سلامت جسمی و تعادل و توانمندی فرزندان مؤثر است؛ توجه به تعلیم و تربیت و جنبههای روحی آنها نیز از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. کوشش برای تربیت فرزندانی صالح و سالم در سایه اهمیتی معنا پیدا میکند که پدر و مادر برای آن قائل هستند. بنا به دستورات قرآنی، دلسوزی پدر و مادر در این زمینه باید تا حدی باشد که نگذارند فرزند منحرف شود و برای نجات او به درگاه خدا استغاثه کنند.
12- اصل مدیریت و پاسداری
برای اداره هر جامعه انسانی نیاز به مدیرانی کارآمد میباشد که در موارد لازم از هم گسستگی و فروپاشی جامعه جلوگیری نمایند. خانواده بهعنوان نخستین اجتماعی که بشر در آن پا مینهد و کانون اصلی رشد و تعالی او میباشد، نیاز به حمایت و سرپرستی دلسوز دارد. قرآن مجید مرد را بهعنوان سرپرست و مدیر اجرایی خانواده موظف کرده تا مسؤولیت اجتماعی، اقتصادی این جامعه کوچک را بهعهده گرفته، برای تأمین نیازمندیهای زندگی تلاش نماید. خانواده تنها با مهر و محبت و بدون مدیریت صحیح اداره نمیشود. در زندگی خانوادگی گاهی مشکلاتی پیش میآید که از طریق عواطف و از راه مشورت حل نمیشود و از آنجا که مصالح خانواده با مصالح جامعه در ارتباط است، برای مصالح و نظم این جامعه و نیز برای پیشگیری از متلاشی شدن زندگی خانوادگی باید چارهای اندیشید و با مدیریتی صحیح خانواده را اداره نمود. سرپرستی که نظم و اداره خانواده برعهده اوست، به نمایندگی از طرف خانواده، در جامعه حضور دارد و پاسخگو میباشد. بههمین دلیل، قرآن وضعیت مدیریت و سرپرستی خانواده را در کنار مسئولیتها و وظایف افراد تبیین نموده است.
13- اصل اطاعت
قرآن اطاعت کسانی را واجب دانسته که اوامر آنها در راستای دستورات الهی و اطاعت از خدا و رسول باشد. حتی در مورد پدر و مادر که سفارش فراوانی بر احترام آنها نموده، برای اینکه تصور نشود که پیوند عاطفی با پدر و مادر میتواند بر پیوند انسان با خدا و مسأله ایمان حاکم گردد، با یک استثنای صریح، مطلب را در این زمینه روشن کرده است. بنابراین دستور میدهد که اگر پدر و مادر تو را وادار به پیروی از جهل کردند، اصولاً کورکورانه تقلید نکن و به دستورات آنها توجهی نداشته باش. زیرا احسان به والدین به امر خداوند بوده و اگر بندهای به توصیه والدینش عبادت خداوند را ترک کند، اطاعت خداوند را ترک کرده است؛ پس چیزی که بهخاطر احسان به والدین انجام گرفته، منجر به ترک آن و ترک اطاعت خداوند شده است.
14- اصل احترام
فرزندان مکلفند با دیده احترام به پدر و مادر بنگرند و از برخوردهای تحقیرآمیز به شدت پرهیز کنند، در برابر آنها تواضع نمایند؛ حتی اگر مشرک هستند امر به همراهی آنان به شکل معروف و خوبی نموده است. از کوچکترین چیزی که علامت اهانت به آنان باشد فرزندان را پرهیز میدهد.
جمع بندی
در بررسی احکام اسلامی باید جزء بینی و یکسونگری کنار گذاشته شود و با نگرشی سیستمی و مجموعه نگر به تحلیل مباحث پرداخت. نگاه تک بعدی به مسائل به خصوص نگاه حقوقی صرف به مسائل خانواده و غفلت از ماهیت متعالی خانواده موجب فروپاشی خانواده خواهد شد. لذا بررسی اصول اخلاقی قرآن که حاکم بر روابط اعضای خانواده است پرداخته شد. اصولی که مستنبط از مجموعه آیات قرآن بوده و قواعد و قوانین اسلام بر پایه آنها وضع و تشریع شدهاند.
منبع: مهدوی کنی، صدیقه؛ (1388)، ساختار گزارههای اخلاقی قرآن(رویکردی معناشناختی)، تهران: دانشگاه امام صادق(ع)، چاپ دوم 1389.
گردآوری و تلخیص: احمد حکیم